- تولید : 2018
- کشور : انگلستان ، سوئد
- مدت زمان : 108 دقیقه
- کارگردان : Annabel Jankel
- بازدید : 429 بازدید
بازیگران : Billy Boyd, Gregor Selkirk, Anna Paquin
خلاصه داستان Tell It to the Bees :
تریلر فیلم Tell It to the Bees
دهه 1950 در شهر کوچک بریتانیا، یک دکتر شروع به ایجاد رابطه ای با مادر بیمار جوانش می کند اما...
لینک های دانلود فقط برای اعضای VIP مستر مووی قابل مشاهده است
برای مشاهده لینک ها لطفا اشتراک ماهانه خود را خریداری کنید
متاسفم برای اونایی که گرایشات جنسی مختلف رو انکار و محکوم میکنند!
“این را به زنبورها بگو” یک فیلم انگلیسی در ژانر درام به کارگردانی “آنابل جنکل” است. فیلمنامه این فیلم توسط “هنریات” و “جسیکا اشورث” بر اساس رمانی به همین نام نوشته “فیونا شاو” به رشته تحریر درآمده است. “آنا پاکوین” و “هالیدی گرینجر” از بازیگران فیلم هستند. فیلم داستان یک پزشک در سال 1950 میلادی و در یکی از شهرهای کوچک بریتانیا روایت میشود …
برای جواب به دغدغههای دوستان که چرا فیلمهای با این موضوع اینقدر زیاد ساخته میشن دوست دارم ترجمه این پست پاک شده ردیت رو براتون بذارم.
******
نگاهی به جریان نزاکت سیاسی در هالیوود
جنبش های نزاکت سیاسی تو بازه زمانی 2015 تا نیمه اول 2019 تأثیراتشون رو نه فقط تو سینمای هالیوود بلکه کل صنعت سرگرمی (فیلم,تلویزیون, گیم, موزیک, کمیک) میشد دید و برای درک بهترش باید به وقایع مهم تو جامعه ی آمریکا تو این سالها و سالهای قبل توجه کرد.
چندتا از مهم ترین هارو میگم.
1-موج چهارم فمنیسم
2-جنبش #BlackLivesMatter که از 2013 شروع شد و تو سالهای 2015 و 2016 خیلی جدی شد
3-اولین مورد عجیب تر ولی جدی که خیلی رسانه ای شد gamergate تو سال 2014 بود که یه جنگ بزرگ بین طرفدارا و مخالفان وجود نزاکت سیاسی تو صنعت گیم بود
4-تیراندازی ای که سال تو یه گی کلاب در 2016 تو ارلاندو اتفاق افتاد
5-شکست هیلاری کلینتون تو انتخابات که ضربه بدی بود به تمام فمنیست هایی که روی اولین رئیس جمهور زن شدنش حساب کرده بودن
6-جنبش me too تو سال 2017
7-کل اون داستانهای این نظریه که نه تنها بیشتر از دو جنسیت بلکه چندین جنیست وجود داره
و اتفاقات دیگه
تقریبا همه اینا جنبش های چپ گرایانه بودند یا در نهایت بهش تبدیل شدن و تأثیرشون رو فرهنگ پاپ گذاشته شد بخصوص کمپانی های هالیوود که عموما چپگرا هستن اینارو وارد فیلمها و سریالاشون کردن و اینطوری شد که social justice بیشتر از هر زمان دیگه تو این چند سال تو فیلمها و سریالا دیده میشد و افراط بیش از اندازه تو استفاده از شخصیت های رنگین پوست یا همجنسگرا و ساختن فیلم هایی با جمع بازیگری تماما زن باعث پس زدن های زیادی از بین مردم شد و خیلی از این فیلمها تحریم شدن و خیلی از سریال ها بیننده از دست دادن.
نزاکت سیاسی همیشه وجود داشته ولی تو این این بازه زمانی بیشتر از هر زمان دیگه دیده شد و تاحدودی به هنر و هنرمندان آسیب وارد شد, جا داره اشاره کنم که وجود پیام سیاسی در یه فیلم به خودیه خود بد نیست ولی چیزی که اهمیت داره کیفیت اثره و دفاع یا تخریب غیرمنطقی فقط بخاطر اون پیام ارزش اثر رو پایین میاره, به عبارت دیگه باید بیشتر از هرچیز روی شایسته سالاری تأکید بشه
ولی خوشبختانه از اواسط و نیمه دوم سال 2019 شاهد برگشتن شایسته سالاری بودیم بطوری که مثلا یه استندآپ کمدی از دیو چپل در انتقادات از این جریان ها نقد های منفی گرفت ولی از طرف مردم شدیدا تحسین شد یا فیلم جوکر که منتقدان تعمدا بهش نمره پایین دادن فروش میلیاردی کرد و از طرف مقابل سریال کت وومن و فیلمهای ترمیناتور دارک فیت و فرشتگان چارلی شکست خوردند. اینها درکنار برگشتن به فرم و موفقیت کارگردان های بزرگی مثل اسکورسیزی و تارانتینو (که خیلی معتبر تر از اون هستن که به ساز هالیوود برقصند) تو دهنی های بزرگی به جریان نزاکت سیاسی بوده و این امید رو میده که هالیوود درس بگیره و شاهد شایسته سالاری های بیشتر در آینده باشیم.
جالب و تامل برانگیز بود! 🙂
داداش اینو خودت تو ردیت پست کردی؟… چقد سنگین بود این پیام واو ذخیره کردمش…
نظر جالبی بود ولی واقعا بیایم ببینیم این حمایت از زنانی که دارن تو فیلما نشون میدن، واقعا حمایت از زنان است؟ اون فیلم واندر وومنی که این همه تبلیغشو میکنن و موفقیت بزرگی برای خانوما میدونن واقعا همینطوره یا صرفا فیلمهایی هستن زنانه که برای مردها ساخته شدن؟ واندروومن و خیلی فیلمای دیگهی این سبکی که میبینیم صرفا یه خانم خوش اندام رو میارن و روی صفات مردانه (و حداقل توجه به صفات زنانه) اون خانم زوم میکنن. در اصل همون فیلم هم میشه مخصوص آقایون و استفاده ابزاری از زنها و نادیده گرفتن زنانگی.
اینم اضافه کنم که اینکه مثال زدم واندروومن فیلمی برای مردهاس حرف الیزابت بنکسه (که خودشم یک کارگردان و بازیگر هالیووده.)
از اونجایی که فیلم یه پروژه هالیوودی بزرگ نیست و امتیازا هم بالا نیستن با احترام به نظرات دوستان یه چیزی لازم دونستم بگم شاید زیاد پرطرفدار نباشه ولی بهتر نیست در این مواقع بجای تمرکز بیش از حد روی “سوژه” درمورد خودِ فیلم حرف بزنیم؟ مثلا بازیگریش چطور بود, شخصیت هاش چطور بودن, فیلم بعنوان یه “فیلم” ارزش دیدن داشت؟
البته باید گفت با این همه حجم مانور که شرکتهای فیلمسازی روی اون “سوژه” میدن واقعا سخته فقط درباره فیلم حرف بزنی چون بعضی وقتها آدم فکر میکنه که “این فیلم نیست, این یه پیامه که تصویری منتقل میشه” و برای کسی که دنبال وجه هنریه خوب نیست این مسئله ولی خب در اینجا هم باز یه حقیقت دیگه میاد وسط اونم اینه که مگه هنر بهرحال نباید بازتاب دهنده حقایق انسانی باشه؟
و در هر صورت اگه اشتباه میکنم تصحیحم کنید ولی اگه این حرف درسته که مثلا “هرکی جان ویک نگاه میکنه آدمکش نیست و نمیشه پس نباید زیاد مهم باشه”, آیا نمیتونیم بگیم هرکی این فیلم رو میبینه هم هومو نیست و نمیشه و نباید زیاد مهم باشه؟
نمیدونم واقعا … شاید من قرار نیست این چیزا رو بفهمم. گمونم همون بهتر باشه به نزدیک ترین علامت ضربدر مراجعه کرده و جهت بستن پیج کلیک کنم!
از اونجایی که این نظر اصلی و از خود شما بود، من نظرم رو می گم 🙂
بله هنر باید (یا بهتره بگیم می تونه) بازتابی از اونچه که دغدقه های زندگی انسانی (یا هرچیز دیگه) هست باشه ! اما!!!!
اما باید مرزهایی وجود داشته باشه! در پست مربوط به فیلم جاده ی مالهالند توضیحات کامل و جامعی در این خصوص دادم (البته نظر خودم رو گفتم)
مخلص کلام اینکه هنر باید (می تونه) در خدمت بشر باشه اما نه به هر قیمتی!
همونطور که درجه ی خشونت باید رعایت بشه در فیلمها، درجه ی عورت نمایی و پرداختن به روابط جنسی هم باید رعایت بشه!
نمیشه راجع به جمله ی مهمی که با مدفوع نوشته شده فکر کرد و نظر داد!
متشکرم سرنده پیتی عزیز
درکل باید بگم دیدگاهت خیلی با دیگاه من متفاوته و مطمئنم درک میکنی که من هم دغدغه های خودم رو برای فیلم دیدن دارم و این دغدغه ها بین ما یکسان نیست. صحبت های تو پیج جاده ی مالهالند رو دیدم یه کامنت گذاشتم امیدوارم ببینیش
موفق باشی دوستِ من.
الان نظرت رو خوندم و حتماً به اون پست برای خوندن نظرت مراجعه می کنم 🙂
بزرگوار شما حق داری حتی ۱۸۰ درجه نظرت با من فرق بکنه! چه منطق و اطلاعات درستی داشته باشی و چه اشتباه، نظرت قطعاً به عنوان یه انسان برای من مهمه
مخلصم رفیق 🙂
قربانِ شما دوست عزیز
بخش آخر حرفت شدیدا برام قابل احترامه
کاش بقیه هم یاد بگیرن
باهات کاملا موافقم N&K عزیز
در پاسخ به این حرفت که میگی:
“مگه هنر بهرحال نباید بازتاب دهنده حقایق انسانی باشه؟”
مسلمه که باید باشه!
انسان ذاتا می خواد از حقیقت فرار کنه!(نمونش فرار از حقیقت در رسانه خودمون!!)
یکی از حقایق ذاتی میل به «همجنسگرایی» هستش…و طبق معمول یک سری افراد در حال فرار و جبهه گیری علیه اینگونه آثار.( من به هیچ وجه در حال دفاع از این فیلم ها نیستم!بحث چیز دیگه ای هستش:))
درسته که تمرکز زیاد و افراط روی ساخت این نوع فیلم ها برای عادی سازی این ذهنیت در ذهن بیننده واقعا قابل نقد هستش….اما ساخت آثاری که فرد رو مورد چالش قرار بده نیازه!!
مثلا شما «Old boy» رو نگاه کنید…(میدونم به «همجنسگرایی» مربوط نیست.)
ولی حقیقت خانمان سوزی رو بیان میکنه!…فیلم داره به مخاطب میگه درسته گروهی از افراد هستن که با وجود آگاه بودن از روابط خانوادگی دست به کار های کثیفی میزنن(رابطه ی خواهر و برادر!!) و شما شروع به سرزنش این افراد میکنی…اما اگه خودت خبر نداشته باشی که فرد باهات هم خون هستش از لذتش میگذری؟؟(بدون شک خیلی ها نمیگذرن!!!!)
اینجور آثار که جنبه ی هشدار داشته باشه مثل همین Old boy واقعا نیازه!
زمانی که یکسری افراد خیلی تند این آثار رو به نقد میکشن، من به صورت ناخودآگاه حس میکنم اینا دارن از یه چیزی فرار میکنن.(قصدم توهین به هیچ کس نیست به خدا!) …نباید با دیدن پوستر و آگاه شدن به موضوع فیلم شروع به جبهه گیری الکی کرد…شاید فیلم قصد فروکش کردن اینگونه امیال رو در افراد داشته باشه اون هم باپرداخت به همین موضوع!
خواهشا اینقدر حاشیه نسازید:)
دوستون دارم…
از شما هم سپاسگذارم kushyar بزرگوار
گمونم بین ما سه نفر (با احترام به عقاید سرنده پیتی) من و تو بیشتر شبیه هم فکر میکنیم.
اولد بوی یکی از بهترین فیلمهاییه که دیدم. یسری حرفهای شخصی دوست دارم درمورد خودم بگم امیدوارم سردرد نگیری
اصولا دلیل اصلی اینکه من از اول شروع کردم به فیلم دیدن این بود که جنبه هایی تو زنگیم بود که دوستشون نداشتم و آزارم میدادن و سینما (نه فقط اون بلکه گیم و موزیک هم همینطور) اون Escapism لازم رو بهم میداد و دیگه واقعیت های تلخ زندگی بی معنی میشد و فقط دنیای اون فیلم یا بازی یا هرچی مهم بود.این همینطور ادامه پیدا کرد تا دیگه تبدیل شد به یه بخش جدانشدنی از زندگیم
هرکسی بنظرم برای بقا تو همچین جامعه ای به اون
Escapism نیاز داره, حالا برای برخی مذهبه, برای یسری دیگه ورزشه, موفقیت تحصیلی, عضو شدن تو یه گروه خاص یا اصلا اینکه خودت هنر تولید کنی.همه اینا بهتر از مواد مخدرن به هرحال ولی من هیچکدوم رو نداشتم و بین افسرده شدن و پیدا کردن یه معنا برای زندگیم چیزی که بهم لذت درست و کم ضرر بده دومی رو انتخاب کردم.
و بعضی وقتها یه فیلم یا سریال خاصی میبینی که خیلی برات عزیز میشه و اگه ایرادی هم داره نمیبینی و دوست داری به هر قیمتی دفاع کنی ازش هرجا چون پیدا کردن اون جادویی که داشته برات مثل یه دستاورده.
این نظرت هم برام جالب و خوندنی بود 🙂
مرسی که قابل دونستی و از خودت برام گفتی.
اینی که الان دارم می نویسم اصلا واسه این نیست که بگم: «اره! تو تنها نیستی، منم مثل تو ام.»
خب من هم از زمانی که سنم کمتر بود دنبال یه چیزی واسه رفع خلاء و نیازم تو زندگی بودم اما متاسفانه و یا خوشبختانه تو زندگیم پیداش نکردم…نمیدونم اسم اون چیزی که دنبالش بودم چی هست و چی بود اما هر چی که بود باعث شد تصمیم بگیرم به دنیاهایی که توسط دیگران خلق شده پناه ببرم….فرق نمیکنه واسم اون دنیای تصنعی چه خبره توش، فقط میرم که اون پوچی مسخره واسه چند لحظه هم که شده دست از سرم برداره…
همیشه از این مشکل تو زندگیم می ترسم و فکر می کنم درگیر فیلم و گیم و موسیقی بودن یه نقصه! اما انگار به مرور داره دستگیرم میشه که نه، این زندگی و دنیامونه که ناقصه و نمی تونه به همه ی نیازها پاسخ بده!! شاید این باور(ناقص بودن زندگی) مسخره به نظر برسه اما حداقل باعث میشه به خودم امید وار شم:))
دلیل اصلی کامنت گذاشتنم زیر این پست هم مربوط میشه به همین موضوع…
شاید من از دنیایی که یک فرد ساخته باشه خوشم نیاد اما به خودم اجازه توهین به اون رو نمیدم! چون ممکنه خالق اون دنیا قصدش فرار از خلاء و یا جنبه های آزار دهنده زندگیس باشه و من با توهین بهش به باور قلبی خودم حمله کرده باشم!
“این زندگی و دنیامونه که ناقصه و نمی تونه به همه ی نیازها پاسخ بده”
یعنی دیگه بهتر از این نمیشد گفتش
ممنونم … ممنونم که هستی
فدات
اینقدر که دارن همجن…ازی رو ترویج میکنن اگه کسی متوجه نشه خودشو به نفهمی زده.
قشنگ 20 تا 30 درصد فیلمهایی که جدید ساخته میشه، یا این موضوع رو داره و یا یه جوری این مسائل رو توش نشون میده. در حالی که در واقعیت درصد کسانی که این گرایش رو دارن خیلی کمه.
ولی به زور فیلمهاشون میخوان فرهنگ رو به این سمت ببرن که این کار تبلیغ بشه و زیاد بشه.
کسی به فکر آزادی بشر نیست. دارن بشر رو غرق در شهوات میکنن تا عقلش رو از بین ببرن. کسی که تو شهوت فرورفته باشه قدرت تفکری براش نمیمونه، چه برسه به رشد درونی و روحی. نیازهای روحی بشر نباید با اعمال جسمی ارضا بشه. چی بگم
جالبه که وقتی هم با موافقان این طرز فکر (اگه نگیم کثافت کاری و بی بند و باری جنسی) صحبت می کنی و اثبات می کنی که این گرایش با تبلیغات و زمینه های دیگه ی وسوسه آمیز روی آدمهایی که این گرایشات رو هم ندارن تاثیر داره و این اثبات می کنه که این گرایشات ذاتی صرفاً در عده ی معدودی از انسان ها وجود داره و درصد بسیار زیادی فقط بی بند و باری جنسی و کثافتکاری می کنن، باز هم یه چیزی دارن که تحویل بدن! :))
اکثراً، موافقین از همه جا بی خبر هم واقعاً نه مقاله ای خوندن و نه منبع معتبری برای صحبت هاشون دارن!
ادبیاتشون هم که دیگه نگو!
تئوری اینا تا دیروز این بود که آدما با این گرایشات متولد می شن و چون ذاتی هست باید بهش احترام گذاشت و حالا تئوریشون اینه که گرایشات مختلف صرفاً هستند و هرکسی حق داره هر نوع گرایشی رو در هر لحظه داشته باشه و به کسی هم ربطی نداره چون با اعضای بدن خودش این کارو می کنه! :))
اینها کلا نه برای خانواده نه برای روابط جنسی در چهارچوب (حالا چه دینی چه قراردادی) هیچ ارزشی قایل نیستن!
حتی روحشونم از مشکلات روحی و روانی و اجتماعی و پزشکی و … بعدی خبر نداره!
همه (اکثراً) اسیر بی چون و چرای تبلیغات و تز های روشن فکری کاذب (روشن فکری چیز بدی نیست) هستن!
همینقدر مضحک!
مگ تو کشور خودمونم ساخته نشد فیلم( شرایط).و دو دختر ایرانیو باهمین مسائل ب تصویر کشیدن امروز تمرکز دنیا رو زنانس چون هرکشوری ک زناشو بتونن عوض کنن خودب خود فرهنگ مرداش و بهتر بگم مردمش عوض میشه_ازاین مسائل ک از شبکهای مثل جم_ فارسی 1- و من تو زیاد داره پخش میشه مسائل سیاسیشو بزاریم کنار خیلی از مجریاشون بخاطرهمین مسائل همجنس گرایانه گذاشتن رفتن( مثل من تو) جم ک عده ای بازیگرای مارو تو تی وی کشوند ولی اونارو میخواستن نوعی الگو از مسائل غیر اخلاقی قرار بدن.همچین فیلمهای اکثرا برا کشورهای جهان سومی مثل ما ساخته میشه ک نسبت ب زناشون تعصب دارن.لذا فکر زنان اون کشور سمت همچین امیال بیمارگونه میبرن اسمشم میزارن ازادی .و انتخاب______همینجور ک از گرسنگی نباید لب هر اشغالی زد بنظرم ب بهانه ازادی هم نباید وارد هر زباله دونی شد.
خب چطور یه فیلم تخ.ی بسازم همه هم حمایت کنن؟ آها دوتا خانم همج..باز موضوعش باشه…
این روزها راه های پول درآوردن بعضی ها از سینما هم اینطوری شده! 🙂
حرف هم بزنی می گن هموفوبی!
الان یعنی هیچکس نباید راجب دوتا خانم همجنسباز فیلم بسازه ؟؟؟یا مثلا بقیه موضوعات نمونه فیلم با فیلمنامه ضعیف ندارن ؟؟؟
می گن نفی شی اثبات ما عداً نمی کنه آقا رضا ! 🙂
یعنی (از گذشته های دور تا کنون، یک اصل منطقی بسیار زیبایی وجود داشته است که متاسفانه بیشتر افراد بشر به علت خودشیفتگی، حاضر به پذیرش و یا قادر به درک آن نیستند. این اصل منطقی عبارت است از این که ” اثبات شی نفی ماعدا نمی کند.” این بدان معناست که ” اثبات مساله ای به منزله ی نفی غیر از خود نمی باشد)
منبع : iuc.center
رضا جان ماها اگه بخوایم با شما صرفاً مخالفان با هرچیز وارد بحث بشیم، هر بار باید از ب بسم ا… شروع کنیم توضیح دادن راجع به اصول مباحثه و استدلال و منطق که تا بخوایم به خود موضوع برسیم پیر شدیم! 🙂
خلاصه که نقد ایشون واضحه! اینکه شما متوجهش نمی شی مشکل شماست!
گرچه پاسخ سوالت رو دادم با این حال!
سنده پیتی تو هموفوبم هستی فاشیست؟ طبیعیه البته
خلاصه داستانی که برای فیلم گذاشتید اشتباه هست.اون زنی که باهاش ارتباط عاشقانه برقرار میکنه یک مادریه که یه پسر کوچیک هم داره ولی مادر خودش نیست و بخاطر این رابطه از جانب مردم شهر طرد میشه…
این فیلم دیدن داره
به زنبورا بگو منم میخوام…
واقعا دیگه چقدر از این نوع فیلم ها،این ها میخواند نسل بشر رو منقرض کنند(انجمن حمایت از بشر )بهتره با وکیلم ،کال تماس بگیرم
داداش کمتر از دستت استفاده کن بیشتر از مغزت استفاده کن…
یا شایدم برعکس… نمیدونم.. 😀
مثل اینکه زنبورها نیشت زدند،هزیون میگی!